یکی از اماکن تفریحی سودان که مرکز خرید بزرگی نیز می باشد عفراء است. این مرکز نسبتا بزرگ و شیک توسط ترکیه ایجاد شده و مغازه ها و بوتیک های داخل آن توسط سازنده به دیگران اجاره داده می شود. حدود دو سال پیش سلفی های پیرو عربستان این مرکز را آتش زدند که این موضوع باعث شد عفراء تعطیل شود. از یک ماه پیش این مرکز با نوسازی و تغییرات خوبی دوباره راه اندازی شد. در این ساختمان بزرگ چندین فروشگاه لباس ، طلا فروشی ، سوپر مارکت بزرگ ، چند کافی شاپ و یک سینما وجود دارد.چنانچه قصد دارید ساعاتی را به همراه دوستان یا خانواده در مکانی شیک و خنک سپری کنید اینجا را سفارش می کنم. عفراء در بلوار آفریقا و پس از پارک بزرگ ساحه الخضرا قرار دارد.
هر کشوری و حتی بسیاری از شهرهای مهم دارای سوغات ویژه هستند.سودان نیز از این امر مستثنی نیست.برای کسانی که برای اولین بار به سودان می آیند سفارش می کنم به عنوان سوغات چای و شربت کرکدی را انتخاب نمایند.این محصول که در حقیقت همان چای ترش است با کیفیت بالا و قیمت مناسب در دسترس است.چای کرکدی برای کاهش و پایین نگاه داشتن فشار خون بسیار مفید است.کسانی که این موضوع را تجربه کرده اند می گویند با مصرف چند هفته ای چای کرکدی سودان دیگر از فشار خون گلایه ای ندارند.میوه ی دیگری به نام تبلدی (TABALDI) وجود دارد که به صورت پودر در بسته بندی های بهداشتی ارایه می شود.شکل اصلی این میوه شبیه گردو است.تبلدی به عنوان داروی دفع سنگ کلیه مصرف شده و بسیار مفید است.همچنین صمغ عربی که مهمترین محصول صادراتی سودان نیز می باشد دارای خاصیت ضد سرماخوردگی و مسکن درد گلو است. البته مزه ی آن مقداری گس می باشد که پیشنهاد می شود با شربت آبلیمو ترکیب کرده و مصرف شود. از دیگر سوغاتهای سودان می توان به قهوه ی اتیوپی و چای صافاری ، غزالتین و زرافتین که همه محصول اتیوپی است و در سودان با قیمت و کیفیت مناسب یافت می شود اشاره کرد.بر خلاف چای های سیلان ، چای اتیوپی خوش رنگ ، خوش طعم و بدون مواد نگهدارنده و اسانس است.افرادی که این چای را امتحان کرده اند خواهان آن شده اند.سوغات دیگر سودان صنایع دستی چوبی از جنس آبنوس و رز و کیفهای با پوست انواع مار (پیتون ، کبرا و افعی) ، تمساح ، ورل (نوعی مارمولک بزرگ) و شتر است که هم اصلی است و هم با قیمت مناسب ارایه می شود.کیفهای زنانه ، مردانه و کفش با پوست حیوانات یاد شده و حتی پلنگ به راحتی یافت می شود.
پروفسور با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت. وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه‌ای یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد. سپس از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟ و همه دانشجویان موافقت کردند. سپس پروفسور ظرفی از سنگ ریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه را به آرامی تکان داد. سنگ ریزه‌ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛ سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند. بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خُب البته، ماسه‌ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یک بار دیگر از پرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: «بله» بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد و گفت: «در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه‌ها را پر می کنم!» همه دانشجویان خندیدند. در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: «من می خواهم شما متوجه این مطلب شوید که این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپ‌های گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند؛ خداوند، خانواده‌تان، فرزندان‌تان، سلامتی‌تان، دوستان‌تان و مهمترین علایق‌تان. چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود. اما سنگ ریزه‌ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل کارتان، خانه‌تان و ماشین‌تان. ماسه‌ها هم سایر چیزها هستند؛ مسایل خیلی ساده.» پروفسور ادامه داد: «اگر اول ماسه‌ها را در ظرف قرار دهید، دیگر جایی برای سنگ ریزه‌ها و توپ!های گلف باقی نمی ماند، درست عین زندگیتان! اگر شما همه زمان و انرژی‌تان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنید، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نخواهد ماند. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت دارد، توجه زیادی کنید! با فرزندان‌تان بازی کنید، زمانی رو برای بررسی‌های پزشکی بگذارید. با دوستان و اطرافیان‌تان بیرون بروید و با آنها خوش باشید! همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابی‌ها هست. همیشه در دسترس باشید. اول مواظب توپ های گلف باشید، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند. موارد دارای اهمیت را مشخص کنید؛ بقیه چیزها همون ماسه ها هستند.» یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: «پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟» پروفسور لبخند زد و گفت: «خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشان دهم؛ مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در آن جایی برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست.»
[+] نوشته
شده توسط رضا در شنبه 12 مرداد 1392برچسب:سودان,زندگی,فلسفه,
در ساعت5:29 | |
ماه مبارک رمضان در سودان
سودانیها به روزه در این ماه به شدت پایبند هستند. با وجود گرمای زیاد هوا در این کشور و از طرفی فقر نسبی مردم ولی روزه گرفتن بسیار با اهمیت است.حتی گدایان چهار راهها نیز روزه دار هستند. به محض اینکه اذان مغرب سر داده می شود در گوشه و کنار خیابانهای شهر خارطوم مردم را می بینید که به صورت دسته جمعی دور سفره های افطار که نذری است نشسته و با غذای ساده ای که معمولا نان ، خرما ، آب ، ماست و مقداری غذای محلی است روزه خود را باز می کنند. بلافاصله پس از افطار نیز نماز جماعت بر پا می شود.این رسم پسندیده در کمتر کشوری مشاهده می شود. پس از افطار نیز برخی از مردم به مساجد رفته و نماز تراویح را به جماعت می خوانند. این نماز شبیه نمازهای شبهای قدر است با این تفاوت که به جماعت خوانده می شود. برخی از مردم نیز پس از افطار به پارکهای شهر رفته و اوقات خود را با خانواده سپری می کنند. عید فطر یکی از دو عید مهم در سودان است که به مدت یک هفته تعطیل است.
[+] نوشته
شده توسط رضا در چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:سودان,رمضان,افطار,
در ساعت1:45 | |
رستوران توپ قاپی
رستوران توپ قاپی TOP KAPI یکی دیگر از رستورانهای خوب و با کلاس خارطوم است. این رستوران که ترکیه ای است در بلوار عبید ختم - بلوار بری (بخوانید بورری) قرار داشته و بر خیابان می باشد. توپ قاپی دارای دو فضای پذیرایی سرپوشیده و باز است که در فصل گرم سال حیاط این رستوران با پنکه های آب پاش تقریبا خنک می شود. البته فضای سرپوشیده بوسیله کولرهای اسپیلت قوی خنک می گردد.
منوی غذای این رستوران ترکیه ای و همچنین نوشیدنی و پیتزا نیز سرو می شود.موضوع جالب توجه برای ایرانیان وجود نانوایی بربری در این رستوران است که بسیاری از ایرانیان برای خرید نان بربری یا خوردن به همراه غذا به آن مراجعه می نمایند.
میانگین قیمت غذاهای این رستوران حدود 40 جنیه و قیمت یک نان بربری 10 جنیه است. در حال حاضر هر دلار برابر 6.9 جنیه می باشد.
دوستی تعریف میکرد که صبح یک زمستان سرد که برف سنگینی هم آمده بود مجبور شدم به بروجرد بروم...
هوا هنوز روشن نشده بود که به پل خرم آباد رسیدم... وسط پل به ناگاه به موتوری که چراغ موتورش هم روشن نبود برخوردم....... به سمت راست گرفتم ، موتوری هم به راست پیچید... چپ، موتوری هم چپ... خلاصه موتوری لیز خورد و به حفاظ پل خورد و خودش از روی موتور پرت شد تو رودخونه...
وحشت زده و ترسیده، ماشین رو نگه داشتم و با سرعت رفتم پایین ببینم چه بر سرش اومد ، دیدم گردن بیچاره ۱۸۰ درجه پیچیده... با محاسبات ساده پزشکی، با خودم گفتم حتما زنده نمونده ...
مایوس و ناراحت، دستم را گذاشتم رو سرم و از گرفتاری پیش آماده اندوهگین بودم... در همین حال زیر چشمی هم نگاش میکردم،...
باحیرت دیدم چشماش را باز کرد ... گفتم این حقیقت نداره... رو کردم بهش و گفتم سالمی...؟
با عصبانیت گفت: " په چونه مثل یابو رانندگی موکونی...؟ "
با خودم گفتم این دلنشین ترین فحشی بود که شنیده بودم... گفتم آقا تورو خدا تکون نخور چون گردنت پیچیده....
یک دفه بلند شد گفت: شی پیچیده ؟ شی موی تو ؟ هوا سرد بید کاپشنمه از جلو پوشیدم سینم سرما نخوره .... !!!
[+] نوشته
شده توسط رضا در چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,
در ساعت3:3 | |
يك جمله ی حسابی از پروفسور حسابی
حاصلضرب "توان" در "ادعا" مقداری ثابت است ، هرچه "توان" انسان کمتر باشد "ادعا"ی او بیشتر است و هرچه "توان" انسان بیشتر شود " ادعا"یش کمتر میگردد
[+] نوشته
شده توسط رضا در چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:پروفسور حسابی,
در ساعت1:48 | |
رستوران کرنر
مطعم کرنر یا رستوران کرنر یکی دیگر از رستورانهای با کیفیت و البته گران خارطوم است.این رستوران در منطقه خارطوم2 واقع شده و دارای دو طبقه می باشد.منو این رستوران شامل انواع پیتزا ،ساندویچ ، نوشیدنی های طبیعی و معمولی می باشد.بیشتر مشتریان این رستوران ، جوانانی هستند که گرایش به غذاهای غربی و متدهای آن دارند. از لحاظ کیفیت غذاهای کرنر در ردیف اول قرار دارند.گذراندن ساعتی از اوقات استراحت به همراه خانواده در این رستوران خالی از لطف نیست.
مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آن را به یکى از بقالى های شهر مى فروخت ،آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت. مرد آن را به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت:دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم. یقین داشته باش که:به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم! ..
به نقل از فوکارو
[+] نوشته
شده توسط رضا در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,
در ساعت9:2 | |
مشت خدا بزرگتره
دختر کوچولو وارد مغازه شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.
بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی، می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت می کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"
دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی خوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمی شه شما بهم بدین؟"
بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می کنه؟
و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!
پی‌نوشت:
داشتم فکر میکردمحواسمون به اندازه یهبچه کوچولو هم جمع نیس که بدونیم و مطمئن باشیم که : مشت خدا از مشت ما بزرگتره
[+] نوشته
شده توسط رضا در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:داستان,حکایت,
در ساعت8:56 | |
بوی بد کینه
آموزگار یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.
فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به مدرسه آمدند.
در کیسه‌ی بعضی ها ۲ بعضی ها ۳ ، و بعضی ها ۵ سیب زمینی بود.
آموزگار به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.
روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده. به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.
پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
آموزگار از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه آموزگار منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد: این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می‌کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می‌کنید. حالا که شما بوی بد سیب زمینی‌ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟
مردم کشورهای کره زمین دارای روحیه و اخلاق متفاوت هستند.حتی در بین یک کشور ممکن است چند قوم وجود داشته باشند که دارای خلق و خوی متفاوت باشند که این البته بستگی به چند عامل از جمله : وراثت ، تربیت و حتی نوع غذا دارد.همانند ایران که مردم قومهای مختلف دارای ویژگی و روحیه متفاوت می باشند.
و اما مردم سودان فعلی (جمهوری سودان) دارای روحیه و ویژگی گوناگونی هستند ولی برجسته ترین خوی این مردم آرامش آنها است.به طور کلی سودانیها مردمی آرام ، شکیبا ، مهربان و راضی به تقدیر می باشند.با وجود چهره ی آفریقایی و ظاهری نسبتا زمخت ، آرامش و شکیبایی این مردم رشک برانگیز است. البته این شامل کل آفریقا نمی شود چرا که برخی از مردم این قاره دارای روحیه ستیزه جویی و خشن هستند.
چنانچه شما برای اولین بار به سودان مسافرت داشته باشید با مردمی مواجه می شوید که خونسردی و آرامش آنها گاهی شما را به سر حد عصبانیت می کشد. پر حوصله بودن در کارها ، رانندگی و دیگر امور اینچنینی معمولا برای افرادی که چندان اهل حوصله و صبر نیستند آزار دهنده است.این ویژگی دارای ابعاد مثبت و منفی است. به عنوان نمونه : ابعاد منفی : کارایی و راندمان پایین در کارها ، عدم تلاش جدی برای تغییر وضع زندگی و راضی بودن به تقدیر و مشیت ، وضع نامطلوب آموزش و ... ابعاد مثبت : آرامش در زندگی ، لذت بردن از وضع موجود و نداشتن رقابت و چشم و هم چشمی در زندگی.
اگر از آنهایی که سالها در این کشور داغ زندگی کرده اند بپرسید : شما چند بار شاهد درگیری ، کتک کاری و امثال این چیزها در خیابان یا اماکن عمومی بوده اید؟ با تعجب می شنوید : اصلا ندیدم!!
گاهی فکر می کنم چه می شد اگر این روحیه را با روحیه تلاش و فعالیت پیوند می زدند و نتیجه : عالی. ولی خداوند چیزهای خوب و بد را بین همه مساوی تقسیم نموده و سهم این مردم در این کشور تقریبا ناشناس : آرامش و رضایت آنان است.
لازم به ذکر است وضع زندگی عموم مردم سودان چندان خوب نیست . به ویژه طی 3 سال گذشته قیمتها چند برابر شده و توان خرید مردم بسیار کاهش یافته ولی باز می بینیم با ساده ترین چیزها لبخند می زنند ، با یک موسیقی محلی کلی به وجد می آیند ، از خوشی ها سخن می گویند و در یک جمله : از زندگی با همین وضع لذت میبرند.
[+] نوشته
شده توسط رضا در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:سودان,اخلاق,رفتار,
در ساعت8:41 | |
رستوران های سودان-2
مطعم فینیسیا:
این رستوران که لبنانی است در خیابان نیل (شارع النیل) و در کنار پل القوات المسلحه قرار دارد.رستوران دارای 3 طبقه و از نظر شکل ظاهری ، شیک و اصطلاحا با کلاس است.طبقه سوم این رستوران بر روی بام (فضای باز) قرار داشته و مشرف به نیل آبی می باشد.رستوران دارای کافی شاپ ، اتاقهای جلسه به همراه پذیرایی و موسیقی زنده است.یکی از غذاهای ویژه این رستوران منوی گوشت است.این منو از گوشتهای با طبع گرم مانند : گوشت بوقلمون ، آهو ، شتر مرغ ، گوسفند و تمساح تشکیل می شود.
روش سرو غذا بدین صورت است که ابتدا بشقابهایی آهنی که درون یک قطعه چوب دایروی قالب بندی شده و بسیار داغ است ، جلوی مهمان قرار داده می شود. سپس پیشخدمت ها به نوبت گوشتهای یاد شده را که به سیخ بلندی کشیده شده و با آتش کباب گشته را یکی یکی آورده و به هر مقداری که نیاز دارید با یک چاقوی بلند برای شما درون بشقاب داغ می برند.(بریدن).در حالی که قطعه گوشت درون بشقاب قرار می گیرد ، صدای جز جز گوشت به همراه دود از آن بلند می شود.
در صورتی که دمای هوا مناسب باشد ، طبقه روی بام که چشم اندازی به نیل دارد برای گذراندن ساعتی و صرف غذا مناسب است.(البته فقط شب چون در روز هوا گرم است.)
لازم به توضیح است که از نظر برادران اهل سنت گوشت تمساح ، حلال است.
[+] نوشته
شده توسط رضا در چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:سودان,رستوران,مطعم,
در ساعت16:19 | |
رستورانهای سودان -1
در خارطوم (پایتخت سودان) تعداد زیادی رستوران سودانی و خارجی وجود دارد.برخی از این رستورانها عبارتند از : مطعم طهران ، مطعم فینیسیا ،مطعم جاد ، ساحه لبنانی ، لیوان دمشقی ، مطعم پاندا ( به عربی بنده خوانده می شود) ، مطعم رکشا ، مطعم مای پلیس ، مطعم امواج و ... . در این بخش دو رستوران مطعم طهران و ساحه لبنانی معرفی می شوند :
مطعم طهران (رستوران تهران) : این رستوران در منطقه ریاض خیابان مشتل خیابان الجزار تقاطع اوماک قرار دارد. مدیر این رستوران آقای صابوناتی و آشپز فعلی آن آقای شکوهی است.در این رستوران انواع غذاهای ایرانی از جمله : چلوکباب کوبیده ، چلوکباب برگ ، چلوکباب سلطانی ، چلو مرغ ، جوجه کباب ، نگین دار ، خورش قیمه و خورش قورمه سبزی سرو می شود.این رستوران دارای یک حیاط کوچک زیبای بدون دیوار و یک مکان سرپوشیده عادی و یک مکان ویژه (VIP) می باشد. بیشتر کسانی که این رستوران را می پسندند ، ایرانیان و اروپاییان مقیم سودان هستند.همچنین اخیرا سودانیها نیز به غذاهای ایرانی تمایل پیدا کرده اند البته بدون برنج.
ساحه لبنانی : این رستوران زیبا که در منطقه خارطوم 2 و درست در همسایگی سفارت لبنان قرار دارد متعلق به یک خیریه لبنانی است که تحت نظر مرحوم شیخ فضل الله اداره می شده است.این رستوران به شکل کاملا سنتی و بر اساس معماری یکی از روستاهای لبنان ساخته شده است.دیوارها سنگی ، سقف چوبی و تزیینات روستایی در آن وجود داشته ولی با فناوری روز تجهیز گردیده است.در این رستوران یک هتل سه ستاره با نمای سنتی ولی امکانات پیشرفته نیز وجود دارد که پذیرای مهمانان است.غذاهای این رستوران ، لبنانی و شامل : حمص ، طبوله ، فتوش ، ورق عنب و ... می باشد.ساحه لبنانی دارای دو مکان سرپوشیده ، یک کافی شاپ و یک حیاط سنتی بزرگ و زیبا است.مدیر رستوران که خود کار نظارت بر پذیرایی از مهمانان را به عهده دارد با خوشرویی به مهمانان خیر مقدم می گوید و هنگامی که متوجه شود شما ایرانی هستید با لهجه ی عربی می گوید : بفرمایید خوش آمدید.
نکته ی مهم : قیمت غذا در رستورانهای سودان در مقایسه با درآمد مردم آن نسبتا بالا است. یعنی به طور میانگین قیمت یک وعده غذای معمولی حدود 40-25 جنیه و یک وعده غذای خوب حدود 65-50 جنیه و یک عدد پیتزای متوسط با کیفیت حدود 30-25 جنیه است. در حال حاضر هر دلار معادل 6.9 و هر یورو معادل 9.1 می باشد.
«نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند».
تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست.
تنها یکی از مردان دانا گفت :
که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند. اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه می شود.
شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد. آن ها در سرتاسر مملکت سفر کردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند.حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد. آن که ثروت داشت، بیمار بود.
آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد،یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت.
یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند. خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.
آخرهای یک شب، پسر شاه از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید.
« شکر خدا که کارم را تمام کرده ام.
سیر و پر غذا خورده ام
و می توانم دراز بکشم
و بخوابم!
چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟»
پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند،
اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!!!.
لئو تولستوی
[+] نوشته
شده توسط رضا در شنبه 7 بهمن 1391برچسب:داستان,خوشبختی,
در ساعت1:48 | |
میلاد پیامبر در سودان
هفته وحدت و میلاد پیامبر بر تمامی مسلمانان جهان مبارک
همانگونه که گفته شد بیشتر مردم سودان سنی مالکی مذهب و پیرو طریقه های صوفیه هستند. برخی از مهمترین این طریقه ها عبارتند از : قادریه ، ختمیه ، سمانیه ، شاذلیه، مکاشفیه، مجذوبیه،ادریسیه ، احمدیه، رشیدیه ، تیجانیه ، اسماعیلیه. پیروان صوفیه در سودان دارای آداب و سنتهایی هستند که ایشان را از سایر اهل سنت متمایز می گرداند که مهمترین آنها عبارتند از :
مراکز خلاوی : وجود مکانهایی به نام خلوه که ویژه ی آموزش حفظ قرآن کریم به کودکان است.در این خلوه ها کودکان از سنین حدود 8-7 سالگی حفظ قرآن را آغاز نموده و در مدت 4-3 سال آن را حفظ می نمایند.در سودان قانونی وجود دارد که به افرادی که حافظ کل فرآن باشند مدرک دیپلم داده می شود.
گفتنی است که رهبران طرق صوفیه در سودان معمولا از افرادی هستند که منتسب به ائمه از جمله امام جعفر صادق(ع) ، امام هادی (ع) ،امام موسی کاظم(ع) و امام زین العابدین(ع) می باشند.در سودان به افرادی که از نسل امامان باشند ، اشراف (جمع شریف) می گویند و این افتخاری بزرگ به شمار می آید.
از دیگر سنتهای صوفیه ی سودان می توان به مراسم خاص هر طریقت اشاره کرد که به صورت دوره ای و سالانه و در مکانهایی به نام حولیه برگزار می شود.در این حولیه ها مراسم همخوانی همراه با نوعی حرکات که تقریبا شبیه رقص است ولی با خواندن دعا و اذکار اهل بیت همراه است برگزار می شود.یکی از مهمترین مراسم صوفیه ، جشن مولد النبی (ص) یا همان جشن میلاد پیامبر است که به مدت 12 شب از ابتدای ربیع الاول تا 12 ربیع الاول و هر شب در مکانی به نام ساحت المولد النبی بر پا می شود.در این میدان بزرگ به هر کدام از طرق صوفیه مکانی داده می شود تا مراسم خود را در آن برپا نماید.شلوغ ترین و مهمترین این شبها ، شب دوازدهم است که به اعتقاد اهل سنت روز میلاد پیامبر می باشد.این مراسم پس از نماز مغرب شروع شده و تا پاسی از شب ادامه دارد.گفتنی است طی دو سال گذشته سلفی های سودان که مورد حمایت عربستان بوده و از نظز مالی و تبلیغاتی تحت پوشش رژیم سعودی هستند تلاش نمودند تا با ایجاد مزاحمت و تبلیغات سلفی گری مراسم میلاد پیامبر را با این عنوان که بدعت و حرام است تعطیل نمایند ولی مردم سودان در چند مورد با این گروه اندک منحرف درگیر شده و آنان را عقب رانده اند.
به طور کلی مردم سودان از لحاظ اعتقادی بسیار قویتر از سایر کشورهای اسلامی شمال آفریقا و خاورمیانه بوده و از جهت مطالعات سیاسی نیز از دیگران بالاتر می باشند.
هـر وقـت در فـریـب دادن کسـی مـوفـق شـدی،بـه ایــن فکـر نبــاش کـه او چقـدر احمــق بــوده،
بـه ایــن فکـر کـن کـه او چقـدر به تـو اعتـماد داشــته.
[+] نوشته
شده توسط رضا در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:سخن بزرگان,
در ساعت9:15 | |
عزاداری در سودان
سالروز وفات پیامبر گرامی اسلام ، شهادت امام حسن مجتبی (ع) و شهادت امام رضا (ع) بر همگان تسلیت باد.
هر چند سخن گفتن از مرگ خوشایند نیست ولی از آنجاییکه این یک واقعیتی است که همه آنرا تجربه می کنند و البته تنها و تنها یک بار این تجربه حاصل می شود بد نیست در این خصوص از نحوه برخورد سایر ملل با مسئله مرگ اطلاعاتی کسب نماییم.
در سودان ، هنگامی که فردی از یک خانواده به رحمت ایزدی می پیوندد بازماندگان درجه یک متوفی ، دیگر فامیلها و دوستان را در جریان قرار داده و نسبت به تشییع جنازه اقدام می نمایند . پس از انجام اقدامات کفن و دفن و خاکسپاری جنازه ، مراسم عزا در منزل متوفی برگزار می شود.البته چگونگی برپایی مراسم عزا بنا به شرایطی از جمله : سن ، جایگاه ،وضعیت مالی و مکان سکونت متوفی متفاوت است. در این میان سنت جاری در سودان بدین گونه است که بازماندگان درجه یک متوفی اقدام خاصی انجام نمی دهند و بیشتر به خوشامدگویی و گفتگو با مهمانان می پردازند و کارهای مربوط به خرید مراسم عزا ، پذیرایی از مهمانان و اقداماتی از این دست را خویشاوندان درجه دو متوفی انجام می دهند.
معمولا جهت برگزاری مراسم عزا روبروی خانه ی شخص فوت شده چادری (خیمه) برپا شده و تعدادی صندلی و میز در آن چیده می شود. مهمانان هنگام ورود و با مشاهده ی عزادار یا عزادران دو دست خود را به صورت دعا بالا گرفته و سوره فاتحه یا اخلاص را خوانده و سپس برای مرحوم طلب آمرزش می نمایند. پس از این کار با عزادار دست می دهند و چنانچه با عزادار دوستی نزدیکی داشته باشند همدیگر را به مدت چند ثانیه در آغوش می گیرند.
البته چنانچه منزل عزادار دارای حیاط بزرگ و مناسب باشد این مراسم در حیاط ترتیب داده می شود.
در این کشور با وجودی که مرد و زن نامحرم می توانند به یکدیگر دست بدهند ولی مجلس عزاداری زنانه و مردانه جدا از هم برگزار می شود.برخلاف آقایان که در چادر بیرون منزل یا حیاط پذیرایی می شوند ، مراسم زنانه درون خانه برپا شده ومهمانان خانم نیز در داخل پذیرایی می گردند.مراسم عزاداری در سودان به مدت یک هفته برگزار می شود .
هنگامی که فردی برای عرض تسلیت به بازماندگان به منزل متوفی مراجعه می نماید ، با توجه به شرایط مالی خود و طرف مقابل مقداری شکر ، آرد ، روغن و سایر اقلام مورد نیاز از این دست را به همراه برده و تحویل مسئول پذیرایی می دهد.
برخلاف مراسم ازدواج که در این کشور بسیار تجملاتی برگزار می شود مراسم عزا ساده تر بوده و با توجه به مشارکت سایرین ، هزینه ی مراسم فوت بالا نیست و به اصطلاح عزادار فقط عزادار است نه اینکه هم عزادار باشد و هم غصه دار تامین هزینه مراسم عزا.
حضور در قبرستان و خواندن فاتحه تنها هنگام دفن جنازه وجود داشته و معمولا حضور دیگری وجود ندارد.
[+] نوشته
شده توسط رضا در شنبه 23 دی 1391برچسب:سودان,عزا,مراسم,,
در ساعت8:45 | |
پندهايي از حاج محمّد اسماعيل دولابي رحمة الله عليه
هر وقت در زندگي‌ات گيري پيش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛
زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتي که راهم را بستي؟ هرکس گرفتار است، در واقع گرفته ي يار است زيارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زيارت بعد، نماز بعد، ذ کر بعد وعبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدي برسان. اگر اين کار را بکني، دائمي مي شود دائم در زيارت و نماز و ذکر و عبادت خواهي بود.
تا مي گويیم شما آدم خوبي هستيد، شما مي گوييد خوبي از خودتان است و خودتان خوبيد. خدا هم همينطور است. تا به خدا مي گوييد خدايا تو غفّاري، تو ستّاري، تو رحماني و…خدا مي فرمايد خودت غفّاري، خودت ستّاري، خودت رحما ني و… . کار محبت همين است.
زن در حال قدم زدن در جنگل بود كه ناگهان پايش به چيزي برخورد كرد.وقتي كه دقيق نگاه كرد چراغ روغني قديمي اي را ديد كه خاك و خاشاك زيادي هم روش نشسته بود . زن با دست به تميز كردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشي كه بر چراغ داد طبيعتا يك غول بزرگ پديدار شد.... !!
زن پرسيد : حالا مي تونم سه آرزو بكنم ؟؟غول جواب داد : نخير ! زمانه عوض شده است و به علت مشكلات اقتصادي و رقابت هاي جهاني بيشتر از يك آرزو اصلا صرف نداره زن اومد که اعتراض کنه که غول حرفش رو قطع کرد و گفت :همينه كه هست....... حالا بگو آرزوت چيه ؟
زن گفت : در اين صورت من مايلم در خاور ميانه صلح برقرار شود و از جيبش يك نقشه جهان را بيرون آورد و گفت : نگاه كن. اين نقشه را مي بيني ؟ اين كشورها را مي بيني ؟ اينها ..اين و اين و اين و اين و اين ... و اين يكي و اين . من مي خواهم اينها به جنگ هاي داخلي شون و جنگهايي كه با يكديگر دارند خاتمه دهند و صلح كامل در اين منطقه برقرار شود و كشورهاي متجاوزگر و مهاجم نابود شون .
غول نگاهي به نقشه كرد و گفت : ما رو گرفتي ؟ اين كشورها بيشتر از هزاران سال است كه با هم در جنگند . من كه فكر نمي كنم هزار سال ديگه هم دست بردارند و بشه كاريش كرد . درسته كه من در كارم مهارت دارم ولي ديگه نه اينقدر ها . يه چيز ديگه بخواه . اين محاله .
زن مقداري فكر كرد و سپس گفت: ببين ... من هرگز نتوانستم مرد ايده آل ام راملاقات كنم .مردي كه عاشق باشه و دلسوزانه برخورد كنه و با ملاحظه باشه .مردي كه بتونه غذا درست كنه(!!!) و در كارهاي خانه مشاركت داشته باشه . مردي كه به من خيانت نكنه و معشوق خوبي باشه و همش روي كاناپه ولو نشه و فوتبال نگاه نكنه (!!!!!) ساده تر بگم ، يك شريك زندگي ايده آل .
غول مقداري فكر كرد و بعد گفت : اون نقشه لعنتي رو بده دوباره يه نگاهي بهش بندازم
[+] نوشته
شده توسط رضا در چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:آرزو,طنز,غول,
آمار
وب سایت:
روز بخير كاربر مهمان! 
